امروز پستچیِ اسمان هفتم یک نا مه ب دست خدا میرساند ک وقتی آنرا باز میکند دختری با یک قلم بنفش نسبتا نازک و خطی نسبتا خوب در ان نوشته :
"فرض کن تو ب چیزی ک "باید", بهترین و بزرگترین امیدِ دنیا را داشته باشی و تلاش کنی و عمیقا تلاش کنی و عمیقا امیدوار باشی ک انتهایش شیرین است چون تو دستت را توی دست کسیکه باید گذاشته ای! اما خب همه چیز عکس میشود.امید صدت ب زمین میخورد.حالا اصلا اینها را رها کن.سوال من اینجاست: میتوانی دوباره شروع کنی؟اضلا اری میتوانی!سوال مهم تر اینحاست:دوباره میتوانی ب همان کسیکه "باید" ب کسیکه اسمش خداست مجددا اعتماد کنی در حالیکه ک سال گذشته اش امیدوارترین بودی و مطمئن ترین بودی و نشد؟!"
ب مریم و مادرجان سلام برسان.
برگشتم از اون راه اما نمیرسم ب اولش!
ب ,ک ,کسیکه ,میتوانی ,کنی ,کن ,کنی و ,و عمیقا ,بودی و ,تلاش کنی ,کسیکه باید
درباره این سایت